مداخله جانسون
مداخلات انگیزشی مختصر مانند مصاحبه انگیزشی و درمانهایی برای افزایش انگیزه،به منظور افزایش انگیزه برای تغییر رفتار طراحی شده اند. عمل راغب سازی معمولا زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که فرد به دلایل مختلف حاضر به انجام عمل خاصی نیست. یکی از مواردی که از مداخله راغب سازی استفاده می شود، تلاش حرفه ای برای ایجاد تمایل در بیمارانی است که بنا به هر دلیلی حاضر به شروع یا ادامه درمان نیستند.
این روش توسط ورنون جانسون در سال ۱۹۶۰ ارائه شده است. در این روش تمام اعضای خانواده فرد دارای سومصرف مواد، پس از مشورت،هماهنگی و آموزش اولیه، اقدام به انجام مداخله می نمایند.
*اساس مداخله جانسونی:*
شرح وقایع لازم است از طریق افرادی که در زندگی معتاد از اهمیت ویژه برخوردارند عنوان شود.
همگی دارای نفوذ و تاثیر بر روی بیمار باشند. یعنی بیمار یا به دلایل عاطفی و یا به دلایل اقتصادی، شغلی و یا اجتماعی مطیع آنها باشد.
تعداد مناسب افراد مهم شرکت کننده بین ۸ تا ۱۲ نفر است
این افراد حاضر به مواجه شدن با بیمار باشند و بپذیرند که از نفوذ خود بر روی بیمار استفاده کنند.
افرادی مهمی که در مداخله شرکت می کنند باید دارای ثبات عقلی و هیجانی باشند و قادر باشند جلسات مداخله را بدون پرخاشگری یا احساسی شدن اداره نمایند.
بهتر است در انتخاب افراد مهم، فقط به بستگان بسنده نشود و غیر خانواده بویژه دوستان و همکاران نیز شرکت کنند.
بهتر است افراد مهم توسط درمانگر درباره اعتیاد، روش های درمان آن و طرز برخورد با بیمار آموزش داده شوند.
از مصرف مواد مخدر در بیمار آگاه باشند و یا نگران تغییرات رفتاری بیمار شده باشند. به بیان دیگر باید متوجه شده باشند که بیمار دچار مشکل است و نیاز به کمک دارد.
آنان لازم است مثال های زنده و واقعی را که اتفاق افتاده اند با ذکر تاریخ و موقعیت عنوان کنند.
لحن آنان نباید گله آمیز، تهدید کننده، محکوم کننده، تحقیرآمیز، توهم انگیز و توام با قضاوت باشد، بلکه باید احترام آمیز و صادقانه باشد.
هر موردی لازم است با ذکر اعمال، رفتار و حواشی مربوط به آن، مشروحا عنوان شود.
هدف از عنوان کردن مطالب فوق این است که فرد معتاد مجبور شود تا اندازه ای وقایع مربوط به ناهنجاری خود را ببیند، بپذیرد و کمک قبول کند، هرچند با دلخوری.
افراد مهم فهرستی از اقداماتی را که انتظار دارند بیمار انجام دهد، تهیه می کنند
درخواست ها یا انتظارات باید مشخص و تعریف شده باشند.
در حوزه توان بیمار باشد.
افراد مهم فهرستی از تنبیهات و تحریم ها و اقدامات وبازدارنده تهیه می کنند.
واضح و تعریف شده باشند.
تهدید توخالی که قصد اجرای آن را ندارند نباشد.
قادر به اجرای آن از نظر قانونی باشند و امکانات اجرا را هم داشته باشند.
آسیب نامعقول و غیر قابل برگشت بر بیمار نداشته باشد. تنبیه نباید بصورتی باشد که به اصطلاح بیمار را از هستی ساقط کند.
در روز خاصی افراد مهم گردهم آمده و بصورت غافلگیر کننده با بیمار مقابله می کنند.
جلسه مداخله در محیطی صمیمی، غیر قضاوتی و حمایت کننده برگزار گردد.
در جلسه فردی که نفوذ بیشتری بر بیمار دارد و همچنین توانایی اداره جلسه را دارد بعنوان رییس انتخاب شود رییس جلسه باید مراقب افزایش بار هیجانی نیز باشد و سعی کند طرفین را به حفظ خونسردی دعوت کند.
توصیه می شود که افراد مهم قبل از انجام جلسه مداخله با حضور بیمار، بدون حضور وی اقدامات و اجرای جلسه را بصورت ایفای نقش تمرین کنند. درمانگر می تواند در این جلسه حاضر باشد.
درمانگر نباید در جلسه مداخله اصلی حضور یابد. اجرای آن بعهده بستگان و نزدیکان بیمار است. او تنها می تواند آنها را راهنمایی کند.
بهتر است جلسه مداخله اول صبح و قبل از آنکه بیمار فرصت کند ماده مخدر خود را استفاده کند، صورت گیرد.
بعد از انجام مداخله بیمار یا به درخواست های افراد مهم تن می دهد و به درمان وارد می شود یا مقاومت می کند که در اینصورت باید اقدامات تنبیهی به اجرا گذاشته شوند.
اگر با یکبار مداخله و وضع اقدامات تنبیهی و اعمال فشارها، کماکان بیمار حاضر به درمان نشوند، تکرار مداخله با حضور افراد مهم بیشتر و وضع اقدامات بازدارنده شدیدتر توصیه می شود.
*سه اصل اولیه در جلسات مداخله:*
در مورد عشق و علاقه قلبی به معتاد به قدر کافی صحبت شود که او بداند انگیزه افراد حاضر از شرکت در جلسه مداخله، عشق است.
مطالب به زبانی بیان شود که او بتواند آن را بپذیرد، بشنود و با آن نجنگد.
راه حل قابل دسترسی، پیشنهاد می شود.
*اولین جلسه آمادگی مداخله:*
مداخله گر پس از توجیه تک تک افرادی که قرار است در جلسه مداخله شرکت کنند، لازم است در جلسه توجیهی مشترکی، افراد تیم را در یک جا جمع کند و در آن جلسه هدف و انگیزه خود را با دیگران مشارکت نماید و از دیگران بخواهد که ایشان به طور شفاف، هدف و انگیزه خود را از شرکت در پروسه مداخله اعلام کنند.
لازم است کلیه افراد تیم، همان مطالبی را که قرار است در جلسه اصلی مداخله به معتاد بگویند، تمرین کنند و با افراد تیم مداخله مطالب خود را در میان بگذارند.
مداخله گر بهتر است اگر کلماتی مغایر با اصول روانشناختی عنوان شد آن را تصحیح کنند
موفقیت مداخله بستگی به انتخاب کلمات مناسب، باظرافت و حساب شده، در عنوان کردن مطالب دارد.
افزایش حساب شده فشار بر بیمار به گونه ای که ادامه اعتیاد برای او بسیار پرهزینه و ناراحت کننده باشد بهترین راه برای ترغیب وی به سمت ترک می باشد. این امر در واقع تسریع به ته خط رسیدن است. در حالت طبیعی معتادان با استمرار مصرف، به تدریج دچار عوارض مصرف شده و با تجمع آن به فکر تغییر رفتار می افتند. اما در استفاده از مداخله عوارض اعتیاد افزایش داده می شود.
اگر فرد معتاد به آخر خط نرسیده است مداخله می تواند آخر خط او را به صورت مصنوعی ایجاد کند. با به کار گیری مداخله شانس معتاد برای رسیدن به آخر خط و پیدایش میل به تغییر و بهبودی به طور قابل توجهی بالا می رود.
*نکته:*
جلسات راغبسازی باید با نظارت و آموزش کامل متخصصین صورت بگیرد، لذا خانوادهها از انجام جلسات فوق بصورت مستقل جدا خودداری فرمایند.
*ورنون جانسون* شاید اولین و معروفترین فرد در زمینه مداخله در جذب افراد مقاوم به درمان در وابستگی به مواد و الکلیسم باشد. جانسون قبول نداشت که افراد وابسته به مواد و الکل باید به انتهای خط برسند تا درمان مؤثر را دریافت کنند. او مشاهده کرد که میتوان این افراد را از طریق سیستمهای قانونی و اولتیماتومهای مؤثر ترغیب به درمان نمود.
او عقیده داشت که اگر به خانواده آموزش داده شود، میتوانند در برخورد با فرد وابسته به مواد، علاوه بر پیشنهاد یک درمان مؤثر، تجربه به ته خط رسیدن را هم به صورت مصنوعی در آنها به وجود آورند.
وی در سال 1986 نکاتی را که از تجربه نظریه هایش کشف کرده بود را در کتاب «مداخله، یک روش گام به گام برای خانوادهها و دوستان افراد وابسته به مواد» به چاپ رساند.
جانسون در توسعه مدل مداخله خود پی برد که قدرت واقعی در دست اطرافیان فرد معتاد یعنی خانواده، دوستان، همکاران و غیره است. بنابراین آموزش و آماده کردن این «تیم» نقش مهمی دارد.
این روش به طور طبیعی نیاز به آموزش نزیکان توسط درمانگر و 10 تا 12 ساعت جلسات محرمانه اعضای خانواده و نزدیکان دارد که مربوط به راهکار دادن، نامه نوشتن و تمرین ارایه مطلب اطرافیان به فرد وابسته به مواد است. برای انجام این روش نزدیکان بیمار بر اساس یک برنامه دقیق از قبل طراحی شده ناگهان فرد بیمار را غافلگیر نموده و با تکنیکهای اختصاصی از او میخواهند که در درمان شرکت کند، و در صورت مقاومت بیمار با اعمال فشار او را ترغیب به ورود به درمان میکنند.